معنی نوعی ساندویچ
حل جدول
ژامبون
کلاب، هاتداگ
بلغاری
هات داگ
نوعی ساندویچ لبنانی
فلافل
ساندویچ
بزم آورد
بزمآورد
واژه پیشنهادی
چیزبرگر
لغت نامه دهخدا
ساندویچ. (اِخ) رجوع به هاوایی شود.
ساندویچ. (انگلیسی، اِ) نانی که درمیان آن چند نوع غذا از قبیل: مرغ، تخم مرغ، گوجه، خیار و غیره گذارده باشند. نان را از وسط دو نیم کنندو در میان آن ژامبون یا نوع غذای دیگر قرار دهند.
فرهنگ عمید
نوعی خوراک سرد یا گرم که از دو تکه نان و مقداری گوشت، کالباس، مرغ، تخممرغ، پنیر، کره، خیارشور، گوجه، کاهو، و امثال آن تهیه میشود،
فارسی به عربی
سندویتش
فرهنگ معین
(نْ دِ) [انگ مأخوذ از نام واضع آن.] (اِ.) بزم آورد، قطعه نانی که آن را به دو قطعه بخش کرده داخل آن را سس یا کره مالیده گوشت، تخم مرغ پخته، خیارشور، گوجه - فرنگی و غیره جای دهند.
فرهنگ فارسی هوشیار
نانی که در آن چند نوع غذا گذارده باشند
فارسی به آلمانی
Einklemmen, Sandwich (m), Zusammenpressen
معادل ابجد
270